ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

اطلاعیه

قابل توجه آقایونی که میآن اینجا و نظر نمیگذارند :  دعا میکنم کچل بشن و همه موهاشون بریزه بعد برن مو بکارن. بعدش اسمشون حج واجب در بیاد. مجبور بشن همه موهاشونو از ته بزنن. آخ بخندیم آخ بخندیم     قابل توجه خانمهایی که میآن اینجا و نظر نمیگذارند : همون دعایی که واسه آقایون کردم سر شوهراشون بیاد بعد همه راه برن و به شوهراشون بگن کچل کچل ...
5 مرداد 1391

جنگجوی کوهستان

آخه من از دست تو چیکار کنم؟؟ ها؟؟؟ خدایا آخر عمری ما رو هلاک یه فینگیلی بچه کردیا، حواست هست؟؟ دیروز صبح بازم مامانی کلاس داشتو قرار شد مادرجون بره خونشون تا پیش ریحانه جونی بمونه. ظهر هم به بنده زنگ زدن که بار و بنه رو جمع کن که شب خونه ریحانه تلپیم. آخ حال کردم. حال کردم که میگما سریع بند و بساطم رو جمع کردمو راهی سرای یار شدم. اونقده هوا گرم بود که نگو اما به قول شاعر                   ببینی پرتو خورشید رخشان                     کز او سنگی شود لعل بدخشان                 ...
4 مرداد 1391

ماه رمضان مبارک

سلام سلام صدتا سلام اول از همه رسیدن ماه رمضان رو به همه تبریک میگم. امیدوارم تو این ماه همگیمون پیش خدای مهربون آدم واقعی باشیم. یا حداقل سعی کنیم تا آدم بشیم.  ولی خداییش آدم بودن سخته. اما ما سعیمون رو می کنیم. خوش به حال حوا که شوهرش آدم بود. از ته دلم آرزو می کنم تو این ماه پر برکت سفره همه بنده های خدا پر برکت باشه. امیدوارم هیچ کس محتاج یه لقمه نون نباشه. البته میدونم تو این اوضاع و احوال دعای بزرگیه اما پیش خدا کاری نداره. امیدوارم تو این ماه برکت که جدیداً واسه ما ایرانیها شده ماه گرانی و نگرانی همه چیز به روال عادی برگرده و هیچکس گرسنه نمونه راستی ماه رمضون امسال سومین سالیه ک...
30 تير 1391

عید همگی مبارک

سلام سلام سلااااااام آخ جون یه عالمه جشن و شادی تولد امام حسین، حضرت ابالفضل و امام سجاد مبارک عید همگی مبارک امیدوارم همیشه و شاد باشید. این سومین سالیه ریحانه این روزها رو جشن میگیره. خدایا شکرت که ریحانه جونی رو به ما دادی.   امشب یه کوچولو همراه مامانی و بابایی اومد خونمون اما خواب بود و زود رفت. خدا جون شکرت که یک سال دیگه بهمون فرصت دادی تا بتونیم تو همچین روزهایی باشیم و جشن بگیریم. خدایا شکرت   خدا جونم ما رو از شیعیان واقعی ائمه قرار بده و این جشن ها رو آغاز شادی های پیاپی برای همه مردم کشورمون قرار بده. خدایا کمک ک...
2 تير 1391

مبعث مبارک، بازم میام

سلام جیگر جونیه خودم طبق معمول خاله شرمندته. اما خب از قبل بهت گفتم که این روزا درگیر امتحاناتم هستم و نمیتونم واست بنویسم. اوووووووووووو اونقده اتفاقات زیاد افتاده که اصلا یادم نمیاد و نمیدونم کدومشو بگم. اول از همه مبعث پیامبر اکرم رو به همه مسلمانهای جهان و جیگرطلای خودم تبریک میگم و امیدوارم و از امت واقعیشون باشیم. امیدوارم ریحانه ی من همیشه مورد لطف و مرحمت رسول الله قرار بگیره.   حالا بزار برات بگم اون هفته من و مامانی کلی مقوا رنگی خریدیم و یه سری از کارای تولدتو رسیدیم. البته هنوز کلی کار دیگه مونده.  چند روز پیش هم با چندتا از دوست جونیات رفتی پارک جنگلی و ...
28 خرداد 1391

عجب شبی میشه امشب

                                                   اول از همه تولد مولا امیرالمومنین مبارک. امیدوارم جیگرطلا و همگی ما از شیعیان واقعیشون باشیم. غروب من و جیگرطلا همراه بابایی و مامانی رفتیم واسه پدرجون کت و شلوار کادو خریدیم        بعدم زنگ زدیم به دایی مهدی و زندایی و گفتیم شام بیاید خونه مادرجون میخوام کادو رو به پدرجون بدیم.   شب همگی دور هم جمع شدیم و بعد از شام ریحانه جون کادو رو به پدرجون داد و 5000تومن هم پدرجون به جیگر شیرینی داد . ...
15 خرداد 1391

یه جمعه دیگه با جیگرطلا

   سلام جیگرطلای خاله دیروز که جمعه بود بابایی رفت جایی کار داشت و آخر شب برمیگشت، مادرجون و دایی مجتبی هم همراهش رفتن چون اونها هم اونجا کار داشتن. من و پدرجون خونه خودمون بودیمو تو و مامانی خونه خودتون.  بابایی بهم اس داد که ناهار برو خونه ما. گفتم نه خونه کار دارم. گفت واسه پدرجون غذا رو آماده کن و کاراتو برس بعد برو خونه ما. گفتم چشششممم امر دیگه؟؟؟؟ نوشابه بدم خدمتتون؟؟؟ اونم کم نیاورد و گفت اِاِاِ خوب شد گفتی داری میری نوشابه هم بخر. منم زنگ زدم به مامانی و گفتم ناهار درست کن میام اونجا. کارامو رسیدمو غذای پدرجونم آماده کردم. تو راه هم واسه تو چندتا بسته پاستیل خریدم و اومدم خونتون.  ...
13 خرداد 1391

درد دل با جیگر طلا

سلام جیگر طلای خاله آآآآآآاااااهههههههههه خالهههههههه کجاییی که به دادم برسی؟؟؟ خالت از دست رفت، دیگه بی خاله شدی. مُردم خاله، مُردم از بس هر روز این مدرسه اون مدرسه رفتم. خاله یه وقت فکر نکنی رفتم واسه ثبت نام بچم. نه خاله. بچم کجا بود!!!!!! این پایان نامه کوفتی کابوس هر شبم شده. هر روز صبح باید برم مدرسه ها تا پرسشنامه پر کنم. از اونجایی فصل امتحانات هم هست معلمین محترمه پایین ترین حد همکاری رو با بنده دارن. بنده هم با هزار زار و التماس به زور برگه ها رو بهشون میدم و منتظر میمونم تا پر کنن. البته بعضیاشونم که تو دفتر مدرسه نشستن و در حال چای خوردن و غیبت پشت سر مادر شوهر و خواهر شوهر و شوهر عزیزتر از جان هستن وقت...
10 خرداد 1391

تشکر

سلام به همه دوستانی که نظر دادن و ما یاری سبزی ازشون ندیدیم . دوستان یه بارم بنده ازتون واسه خودم دعا خواستم حالا هی یاری نکنیدا. فقط به فکر ریحانه اید. بابا منم هستم . ایناهاش دیدیم؟؟ البته اون دوستی که نظر دادن و گفتن یه نمونه از پرسشنامه رو تو وبلاگ بگذارم تا هر کی که اومد واسم پر کنه، در جوابشون باید بگم: دوست عزیز ممنون که همیشه به وبلاگ جیگر سر می زنید و نظر میگذارید ، جامعه آماری تحقیق بنده کل ایران نیست که هر کسی از هر جایی بتونه به سوالاتم جواب بده. جامعه آماری بنده دبیران خانم مقطع راهنمایی و دبیرستان شهر خودمونه. که با این تعداد دبیر باید 120 نمونه داشته باشم. اگر قرار بود از کل ایران بگیرم که باید این پایان نامه عزیزتر ...
10 خرداد 1391