درد دل با جیگر طلا

سلام جیگر طلای خاله

آآآآآآاااااهههههههههه خالهههههههه کجاییی که به دادم برسی؟؟؟

خالت از دست رفت، دیگه بی خاله شدی.

مُردم خاله، مُردم از بس هر روز این مدرسه اون مدرسه رفتم. خاله یه وقت فکر نکنی رفتم واسه ثبت نام بچم. نه خاله. بچم کجا بود!!!!!!

این پایان نامه کوفتی کابوس هر شبم شده. هر روز صبح باید برم مدرسه ها تا پرسشنامه پر کنم. از اونجایی فصل امتحانات هم هست معلمین محترمه پایین ترین حد همکاری رو با بنده دارن. بنده هم با هزار زار و التماس به زور برگه ها رو بهشون میدم و منتظر میمونم تا پر کنن.

البته بعضیاشونم که تو دفتر مدرسه نشستن و در حال چای خوردن و غیبت پشت سر مادر شوهر و خواهر شوهر و شوهر عزیزتر از جان هستن وقتی ازشون طلب همکاری میکنم میگن نه ما وقت نداریم.

آخه من موندم تا کی میخوان از این کارای خاک بر سری بکنن؟؟؟!!!!!

بعضیاشونم راه به راه واسه هم اس ام اس های طنز روز مرد رو واسه هم میخونن و قاه قاه می خندن. آخ نمی دونی با چه حرصی اینا رو میخونن. یه نمونش هم اینا:

پیشاپیش روز مرد

روز روباه مکار

گربه نره

شاهزاده همیشه گدا

پینوکیوی دروغگو

خرس پشمالو

گرگ شکمو

جغد شب بیدار

زیبای خفته

مبارک باد

(انجمن زنان کادو نگرفته)

دیگه روز زن تموم شد. حالا نوبت مرداست. خدایا در آفرینش مردها کیفیت رو فدای کمیت نکن. کمتر خلق کن اما آدم خلق کن. پیشاپیش روزشون بخوره تو سرشون.

خب خاله، اینم نمونه ای از پر کاریه خانم معلما. اینجوری بود که بهم میگفتن ما وقت نداریم. 

بعد از دو هفته دوندگی و منت کشی از معلمای عزیز، استاد گرامی هم گفت خانم ناطق من خیلی کار شما رو قبول دارم و به همین خاطر میخوام که با هم همکاری کنیم.( اونقدر این هندونه ای که طرفم پرت کرد بزرگ بود که نزدیک بود سرم بشکنه) پس تا 2 شنبه تمام کارهای آماری رو انجام بدید و برام بیارید. و اینجا بود که اون هندونه ای که هنوز تو سرم نخورده بود به هدف اصابت کرد و سرم شکست.

بنده هم با کلی غر زدن گفتم استاد خواهشا تعداد نمونه رو کمتر کنید، 2 هفته تمام دویدم تا تونستم 60 تا پر کنم چطور انتظار دارید تا 2شنبه 60 تا دیگه پر کنم؟ اونم گفت باشه 100 تا پر کن. 

با شنیدن این حرف کمی تا قسمتی امیدوار شدم و عازم دیگر مدارس شدم. اما تو یکی از این مدرسه ها چیزی شنیدم که کمرم شکست.

آخ خاله نمی دونی چی شنیدم، دولت گرامی شنبه و 1شنبه رو تعطیل اعلام کرد چون 2شنبه 15 خرداد تعطیله. حالا من موندم و این همه پرسشنامه که خالی مونده. 

یکی دیگه از کرامات دولت هم این بود که 5شنبه رو هم که کلا تعطیل کرده بود و مدارس باز نبودن.

یکی نیست بگه منه بدبخت بدشانس باید چیکار کنم، تازه کارهای آماریه این پایان نامه کوفتی رو هم خودم میخوام انجام بدم که امتیاز مثبتی واسم بشه. آخه همه بچه ها میدن بیرون تا واسشون انجام بده. اما از اونجایی که بنده بسیار بسیار دانشجوی فعال و زیرکی هستم خودم انجام میدم.(خودشیفته فراهانی)

حالا خاله تو بگو چیکار کنم؟ یه خواهر زاده بزرگتر از خودمونم نداریم که معلم باشه و همه رو واسمون پر کنه.

خاله واسم دعا کن تا بتونم از استادم تا آخر هفته وقت بگیرم. شاید تا اون موقع بشه کاری کرد.

شماها هم دعا کنید. همه دعاها رو به گردن جیگر طلای من نگذارید. هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم