خونه خاله حدیثه
سلام به نی نی های قشنگ خودم: ریحانه جون، طهورا جون، امیرعلی جون و طاها جون که از بقیه نی نی ها دور مونده
چهارشنبه خونه خاله حدیثه دوره بود. البته این دوره تو خونه جدید خاله حدیثه برگزار شد. آخه خاله حدیثه صاحب خونه شده. از اینجا هم دوباره به خاله حدیثه و عمو عباس و طهورا جون تبریک میگم. ایشاالله این دفعه ماشین بخرن. کلی خونش ناز و قشنگه. ایشاالله همه اونهایی که خونه ندارن صاحبخونه بشن. تو دوره امیرعلی تازه سرما خورده بود و گلوش درد می کرد واسه همینم اصلا حالش خوب نبود و بیشتر خواب بود. طهورا جون هم که یکسره در حال حرف زدن با خودش بود. جیگرطلا هم که از دیدن نی نی ها کلی ذوق کرده بود. کلی هم طهورا رو بوس کرد که طهورا یه عالمه ذوق کرد. اما از اونجایی که جیگرطلای من خیلی دختر خوبیه اصلا کسی رو اذیت نکرد. آخر هم خاله حدیثه و خاله نجیبه جیگر طلا رو گذاشتن تو ملافه و تابش دادن که جیگر طلا خیلی بهش خوش گذشت واسه همینم اصلا دوست نداشت برگردیم خونه. اما امیرعلی بیچاره اصلا حالش خوب نبود و بهش خوش نگذشت. این میون هم جای یه نی نی خالی بود. درسته، جای طاها کوچولو خالی بود. طاها جونم از اینجا واست یه بوس گنده میفرستم که اینقده مظلوم و ماهی.
طهورا و ریحانه
امیرعلی و ریحانه
طهورا
طاها