آقاجون خداحافظ
1391/9/7
آقاجونم برای همیشه از کنار ما رفت. حالا ما موندیمو یه دنیا خاطره و مهربونی از آقاجون
بی بی مونده و یه خونه خالی از آقاجون
امشب ساعت 9 دکترها جواب کردنو برای سومین بار دستگاه های تنفسی صفر شدن. بعد از دوبار صفر شدن دستگاه ها و شوک وارد کردن به آقاجون تمام دنده هاش شکست و دیگه چیزی برای سومین بار نداشت.
با رضایت بچه ها دستگاهها رو از بدنش جدا کردن و برای همیشه چشمهاشو بست.
آقاجون دلم برات تنگ شده. دلم واسه اون همه مظلومیتت تنگ شده. حالا دیگه کی میخواد جای خالیتو واسه بی بی پر کنه؟
خدا رو شکر میکنم که محتاج نشدی. خدا رو شکر که بیشتر از این زجر نکشیدی. خوب میدونم تو این چند وقتی که نمیتونستی مثل قبل خودت به کارات برسی چقدر خجالت کشیدی.
بوسه بر دستهای زحمتکش و پینه بستت.
امیدوارم به حق همین ماه عزیز و به مظلومیت شهید کربلا مورد شفاعت آقامون قرار بگیری و خداوند از سر گناهان و اشتباهاتت بگذره.
کاش زندگی را پایانی نبود