ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

تب 38 درجه

1391/6/28 21:29
نویسنده : خاله مرمر
1,079 بازدید
اشتراک گذاری

دیروز دایی مهدی و زندایی اثاث کشی داشتن. غروب شروع کردن به بار زدن و انتقالشون به خونه جدید. من و بابایی ریحانه هم رفتیم کمک

شب که بارها رو منتقل کردیم یه کم وسایلو جا به جا کردیمو همگی با هم رفتیم دنبال ریحانه و مامانی، مامانی میگفت ریحانه یهو تب کرده و تبش شده 38

ریحانه وقتی اومد تو ماشین اصلاً حال نداشت. قبلاً همیشه کلی میخندید و جیغ جیغ میکرد اما دیشب فقط لبخند میزد. قیافش داد میزد که حال نداره

واسه شام رفتیم خونه مادرجون. موقع شام هر چی به ریحان گفتیم بیا شام نیومد  رفت یه گوشه دراز کشید. پدرجون رفت پیشش کلی باهاش حرف زد و شوخی کرد اما اون همینطور دراز کشیده بود و حال نداشت.

وسطای شام بودیم که دیدیم جیگرم خوابیده. الهی بمیرم وقتی مریض میشه جیگرم آتیش میگیره.

صبح خواب بودم که صدای پدرجون و مادرجون رو یهو شنیدم که داشتن با ریحان حرف میزدن. فکر کنم حالش بهتر شده. هنوز از اخبار دقیق اطلاع ندارم

1

 


 

به مامانی اس دادم ریحان چطوره؟

 

مامانی: فعلا کمی بهتره. دیشب تا صبح بیدار بودم خیلی تب داشت.

خداجون زود زود حال جیگر طلامو خوب کن. خداجون مثل همیشه مراقب ریحانه جونم باش 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سارا
25 شهریور 91 12:33
الهی فداش بشم که اینجور ملوس خوابیده انشاالله خوبه خوبه بشه
bootimar
25 شهریور 91 12:45
مریضی بچه ها یکی از دردناکترین اتفاقات دنیاست؛الهی که زودتر خوب خوب خوب بشه
سپیده
26 شهریور 91 10:57
سلام. لطفا ادرس کامل خود را همراه با کد پستی و تلفن و نام مورد نظر برامون بفرستید تا در اسرع وقت براتون ارسال کنید. با تشکر.
سپیده
26 شهریور 91 11:33
با تشکر. در اسرع وقت براتون ارسال می کنیم.
سارا
26 شهریور 91 19:30
بابا پس کو اخبار جدید؟ریحانه حالش چطوره؟
مهران
27 شهریور 91 11:56
سلام ، وبلاگتون خیلی خوبه . امیدوارم شما و خواهر زاده عزیزتون شاد ، سالم ، موفق و خوشبخت باشین .