ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

بدون عنوان

1391/8/25 23:51
نویسنده : خاله مرمر
272 بازدید
اشتراک گذاری

بعضی از حرفای ریحانه جونی:

بشوشم: بپوشم

پیشی دُفت: پیشی گفت

خوش ِِِمزه: انواع شکلات و شیرینی و خوراکی 

نیقا میکنم: نگاه می کنم

جله: ژله

دُشتَبا: مخفف دایی مجتبی

البته الان دیگه دخترم همه کلمات رو میگه

نفس بنده عاشق کفشهای پاشنه دار من و مامانیشه. اونم کفشهای پاشنه 13 سانتی. وقتی اونا رو تو پای ما میبینی به اصرار میگه در بیار من بپوشم. 

وقتاییم که خونه مادرجون میاد کفشای بنده رو تبرک میکنهنیشخند

چند وقت پیش یواشکی رفت سر کیف مامانی و رژ لب مامانی رو گرفت سریع مالید به لبش. یه کوچولو لبش رژی شد بعدم زودی رفت جلو آینه و هی خودشو نگاه میکرد و به موهاش دست میکشید. اون لحظه شدیداً احساس خوشتیپی می کرد.عینک

کلاً هر کاری رو که ما انجام میدیم رو مو به مو تقلید میکنه.شیطان

چند ماه پیش که کوچولوتر بود یه شب هر کار میکردن نمیخواست بره خونه و گریه میکرد. بهش گفتم ریحانه برو بغل مامانی من دنبالت کنممتفکر

وقتی ماشینش تو حرکت بود منم دستامو به شکل چنگ در آوردم که انگار میخوام شکارش کنم و تو کوچه دنبال ماشین میدویدم.شیطان

از اون شب به بعد این کار شده کار هر شب من.ابرو

یعنی هر شبی که ریحانه خونمون باشه وقتی بفهمه میخوان برن خونه میگه خاله مرضی اووو اووووو و دستاشو چنگ میکنه و میگه اینطوری.دلقک

بنده هم باید حتما اینکار رو بکنم

قربونش برم الهی هر وقتم که اینکارو میکنم انگار باره اوله کلی میخنده و ذوق میکنه.خنده

خاله فدات بشه الهیقلب

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله ی نـــــــورا!
30 تیر 91 10:45
الهی ... کلا مآ خآله هآ بآید از این کآرا بکنیم نورا هم اکثرا خونه مآست و بآ کلی بآزی و شوخی کتک خوردن من رآضی به رفتن میشه ولی بودنش واقعا شیرین از طرف من ریحآنه جونی رو ببوسین
مامان امیرناز
3 مرداد 91 17:59
سلام عزیزم خیلی بامزه نوشتی واقعا چه معنی داره که خاله ها روزه بگیرند.. ایشالا خودت مادر می شی معاف می شی تو این ماه قشنگ واسم دعا کن