بدون شرح
امروز عمو جعفر و زن عموی ریحانه از مکه میان. مامانی ریحانه امروز باید میرفت مدرسه و مراقب امتحان بود. بابایی هم که باید می رفت به کارهای ولیمه عمو میرسید. به همین خاطر هم بابایی ظهر ریحانه رو آورد خونه مادرجون، اما وقتی رسیدن ریحانه خواب بود. اینم عکسش:
اینم از بستنی خوردن جیگر طلا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی