ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 12 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

ناهار خونه خاله حدیثه

1391/5/24 15:05
نویسنده : خاله مرمر
826 بازدید
اشتراک گذاری


1

هفته پیش سه شنبه ناهار خونه خاله حدیثه دعوت بودیم. 1تو و امیرعلی هی میرفتین تو اتاق طهورا و اسباب بازیهاشو میاوردین تو پذیرایی، هر چند دقیقه هم بین تو و امیرعلی یه کشمکش کوچولو پیش میومد.1 تو و امیر همش میدویدین اینور و اونور طهورای بیچاره هم یه کوچولو دنبالتون راه میرفت اما میدید عقب میوفته سریع چهار دست و پا میشد و دنبالتون میومد اما بیچاره تا بهتون میرسید شما دوباره برمیگشتین. اونم همش در حال راه رفتن الکی بود.1

اما با دیدن تو و امیر خدا رو شکر جوگیر شد و غذاشو خورد.1 بعد از ناهار هم امیر علی و طهورا خوابیدن. مامانی هم هر کار کرد تا خوابت ببره نخوابیدی و تا غروب بیدار بودی.1 اما موقع برگشتن به خونه ما تو بغل من خوابت برد. 1

 

اینم از طهورا خانم در حال ماست غذا خوردن که بعدش مامانیش مجبور شد ببرتش حمام

1

1

اینم از ریحانه خانم که مامانی از همون بدو ورود به خونه خاله حدیثه تنش لباس خونگی کرد که سر لباسای مهمونیش بلا نیاره

1

1

 اینم از آقا امیرعلی که داره واسه خوابیدن حس میگیره

1 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)