ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

ریحانه بداخلاق میشود

1391/8/25 23:45
نویسنده : خاله مرمر
617 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگرطلای خاله

امروز من و مامانی با هم رفتیم کلاسspss1

بعدشم کمی تو بازار گشتم تا بابایی و جیگرطلا بیان دنبالمون. مامانی میگفت امروز جیگر خیلی اذیتش کرد. می گفت همش جیغ زد و گریه کرد.1جدیدا وقتی صبح بیدار میشه و بابایی رو تو خونه نمیبینه همش گریه می کنه و میگه بابایی بابایی. یا همش میگه دَدَ.1تازگیا خیلی دَدَری شده. همش باید ببریمش بیرون تا ساکت باشه و اذیت نکنه.مامانی بیچاره هم همینقدر که اومده بود کلاس یه کوچولو سرش هوا خورد. 1قبل از اینکه بابایی و جیگر برسن مامانی واسه جیگر تل و گیره مو خرید. وقتی بابایی اومد هنوز ریحانه عصبانی بود و اصلا نمیخندید.1بابایی هم ما رو برد پارک تا جیگر تاب سواری کنه.  تو راه وقتی مامانی تل رو به جیگر داد کم کم یخش باز شد.1 تو پارک هم کلی راه رفت و دوید.1 اول تاب سواری کرد. 1بعدش سرسره سوار شد.منم ازش عکس گرفتم. 1بعد من و جیگر با هم الاکلنگ سوار شدیم.1 موقع خونه برگشتن هم بابایی واسمون بستنی قیفی خرید،1 اما جیگر بیشتر از نون بستنی خوشش میاد1 واسه همینم بابایی همیشه یه نون اضافه میگیره.1

انگاری ساندویچیه.1

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهرداد
28 فروردین 91 14:59
ان شاءالله خدا واستون نگهش داره . دختر با نمکیه .