ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

سال نو مبارک

1392/1/1 21:12
نویسنده : خاله مرمر
477 بازدید
اشتراک گذاری

 1392/1/1

سلام سلام صدتا سلام

به قول فامیل دور: عید شما مبارک، صد سال به این سالها، هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز 

خوش میگذره؟ خوب آجیل و میوه وشیرینی خوردین؟؟؟؟ ببینم اینجا چندتا پسته خور و مرفه بی درد داریم

ریحانه خانم شما چطور؟؟؟؟ تا اونجایی که من میدونم این دو روزی خوب دلی از عزا در آوردی و کلی با شکلاتا و شیرینی ها و آجیلها به خودت حال دادی و خوش گذروندی. نوش جون همتون

جیگرطلا از خدا میخوام سال 1392 سالی سرشار از خوشی و سلامتی برات باشه و کلی چیزهای خوب یاد بگیری و در کنار مامانی و بابایی لذت زندگی رو ببری.

حالا بریم سر وقت گزارش کار

صبح روز چهارشنبه پارسال، همون دیروز منو مامانی و ریحان و بابایی رفتیم بازار و تو بازار فاطمه زهرا و عمو سعید و خاله اکرم رو هم دیدیم. یه سری خرید انجام دادیمو رفتیم اومدیم خونه مادرجون. بعدشم جیگر همراه مامانی و بابایی رفت خونه.

منو مادرجون و پدرجون که امسال لحظه تحویل سال رو سر خاک آقاجون خدا بیامرز بودیم. بعد از تحویل سال اولین کسی که بهمون زنگ زد برای تبریک مامانی و ریحانه بودن و جیگرم به هممون عید رو تبریک گفت.

شب واسه شام هم رفت خونه آقاجون و عزیز و با شکلاتها حسابی به خودش رسید. بعد شام زودی اومد خونه ما. دایی مهدی و زندایی هم بودن.

ریحانه هم همش با زندایی لاو میترکوند. تازه تلفنی به زندایی گفته بود 3 تا عیدیمو میدم به تو. وقتی هم اومد همش به همدیگه میرسیدن. 

خوش به حال زندایی. ما که از این شانسا نداریم والااااااااااا

تازه یه بارم زندایی رو خفتش کردم که راستشو بگو چقدر به این جیگرطلا دادی که اینجور هواتو داره؟ ما که این همه بهش حال میدیم واسمون از این کارا نمیکنه. عوضش چپ میره راست میره همش میگه زندایی. هی هم به هم دوست دارم و از این حرفا میزنن.

خدا بیشتر کنه. . . اصلا کی حسوده. . . .

امروز بعد از ظهر هم جیگرطلا یه سر همراه مامانی و بابایی اومدن خونمون اما زودی رفتن گتاب خونه آقاجون مهمونی.

 تعریف از خود نباشه، این بلوز زرده کادوی بنده است به جیگرطلا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان میعاد
2 فروردین 92 18:52
سلام سال جدید مبارک و امیدوارم سال 92 سال پرباری براتون باشه چه بلوزشم خوشمله دست خاله مرمری درد نکنه
رضوان مامان رادین
3 فروردین 92 10:56
جیگر طلا عیدت مبارکککککککککککککک..چه بلوز خوشگلی دست خاله جون درد نکنه
مامان محمد و ساقی
4 فروردین 92 23:41
مرمر جون ایشا... همیشه در شادی باشین


ممنونم مینا جونی، همچنین شما
یلدا
19 اردیبهشت 92 22:44
خیلی بامزه اس