بازی وبلاگی: دوستش دارم چون . . .
1391/11/10
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
در حال حاضر این جانب مرمرالسلطنه دچار ذوق مرگیه شدیدی شدم که اون سرش ناپیدااااا
همین پیش پای شما اومدم تو وبلاگ جیگرمو با کامنتهای رضوان جون مامانه رادین جونی مواجه شدمو شدیداً از ناحیه قلب و مغز دچار سکته شدم. چنان شخصیتی از من خرد کِردن که نگو و نپرس. الان لِهِ لهم
نمردیمو یکی ما رو به یه بازی دعوت کرد و اسم ما رو توی وبلاگش نوشت
آقا نمیدونی چه حالی میده، اصلا لذتی که در این اتفاق هست در شوهر کردن نیست
حالا این بازی وبلاگی از این قراره که من میام تو وبلاگمو سه دلیل از دلایل دوست داشتن وبلاگم مینویسم. بعد سه نفر دیگه از دوستامو به این بازی دعوت میکنم تا توی وبلاگ خودشون 3 دلیل خودشون رو بنویسن.
آقوووووو حالا که فکرشو میکنم میبینم ای بازی هرمی بید. آقووووو نیان ما رو بگیرن؟؟؟؟؟؟؟؟آقووووو ما رو اغفال کرده بیدن.
حالا که جوگیر شدیم پس تا تهش میریمو بقیه رو هم اغفال میکنیم. باشد که رستگار شویم.........
سه دلیل:
1- اینجا رو دوست دارم چون با عشق درستش کردمو دلم میخواست وقتی جیگرم بزرگ شد با خوندن این خاطرات شاد بشه و بدونه که چقدر دوستش دارم.
2- اینجا رو دوست دارم چون وقتی دلم میگیره با اومدن به اینجا شاد میشم و به این فکر میکنم که وقتی ریحان بزرگ شد خودش میشه نویسندشو ممکنه اونقدر ادامه بده تا خاطرات دانشگاه و عروسی و بچه دار شدنشو توش بنویسه و فکر کردن به اینها میشه دلیل شادیهام
3- اینجا رو دوست دارم چون توی این دنیای مجازی دوستهایی واقعی پیدا کردمو بهشون وابسته شدم. دوستایی که با شادیشون شاد میشمو با ناراحتیشون دلم میگیره. دوستایی که با وجود کیلومترها فاصله دلامون به نزدیکه
و کلی دلیل دیگه. . . . . .
اینجا رو خیلی دوست دارم
دوستایی که دعوتشون کردمو امیدوارم دعوت من رو بپذیرن:
خاله ی نورآ جون
سارا جون مامان مسافر کوچولو
مامان میعاد جون