غذا خوردن جیگرطلا به کمک دایی
امشب دخترم خونه ما بود. دایی مهدی و زندایی هم بودن. موقع افطار جیگرم خواب بود اما وقتی بیدار شد دایی مهدی بهش غذا داد.
برو ادامه مطلب تا عکساشو ببینی.
اولش دخترم رو زمین نشسته بود
بعد از خوردن چندتا لقمه رفت بالشتشو آوردو روش نشست. اونوقت شد ایکیوسان
خاله قربون اون موهای ژولیده پولیدت
وسط غذا خوردن جیگرم یهو مات یه نقطه شده بود و هر چی صداش میکردیم حواسش نبود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی