ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 6 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

ریحانه و ایلیا

1391/2/31 18:46
نویسنده : خاله مرمر
665 بازدید
اشتراک گذاری

1سلام1

عرضم به حضورتون که این روزا جیگر طلای ما در حال مهمون داریه.1 ایلیا جون همراه بابایی و مامانیش از مشهد اومدن خونشون. جیگر ما هم چیزهای جدیدی از ایلیا یاد گرفته البته آقا ایلیا هم یه چیزایی از ریحان یاد گرفته1. یه وقتایی هم سر عروسکها با هم کل کل می کنن اما زود تموم میشه1. جمعه همگی با هم رفتیم دریا1. ریحانه هم موقع بازی تو ساحل شن ریخت تو چشم ایلیای بیچاره.1 

فردا شبش هم رفتیم بازار و پارک.1

اونجا هم کلی بازی کردن.1 در کل این روزها بهشون خوش میگذره.11 هر وقتم که خیلی شیطونی میکنن عمو حسین (بابای ایلیا) واسشون جلسه توجیهی میگذاره و آرومشون میکنه1. واقعا یه وقتایی جلسه واجب میشه. دست عمو حسین درد نکنه با این جلسه هاش. ریحان که خیلی از جلسه می ترسه.1 البته یه وقت فکر نکین تو جلسه کتک میخورنا1... نههههههههه فقط میبرتشون تو اتاق و خیلی جدی باهاشون حرف میزنه1. طوری که خیلی ازش حساب میبرن.ض

 به زودی هم عکسهای جفتشون رو میگذارم.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

دایی رسول
31 اردیبهشت 91 20:19
ای فدای این ریحانه بشم دایی جون فدات بشم. باورتون نمیشه ولی من شبا باید این عروسکی که آبجی فاطمه برا کاردستی درست کرده بودو بگیرم بغلم و حس کنم خواهر زاده عزیزم ریحانه هست. با همین کار راحت خواب میرم ای خدا کی میشه من این ریحانمو بگیرم بغل بوسش کنم براش کاکائو بخرم. براش شکلاتتتتتتتتتتتتتتتتت بخرم آخه این جیگر من شکلات خیلی دوس داره همه دعا کنید من این جیگرمو هر چه زودتر ببینم
شاهین
1 خرداد 91 12:22
سلام خاله ی ریحانه خوبی ،خیلی دوسش داری ها