ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

دوست جدید ریحانه

1391/6/21 1:38
نویسنده : خاله مرمر
538 بازدید
اشتراک گذاری

امروز بنده در اتاقم نشسته بودمو به امور مملکتی می اندیشیدم که آقا یهو گوشیم دینگگگگ از خودش صدا در کرد. کی بود کی نبود؟؟؟!!!!!!!!

خاله اکرم بود که اس داد امشب بریم پارک. بنده هم به مامانی ریحانه پیغام رسوندمو قرار بر این شد که شب بعد از شام بریم پارک.

شب هم طبق قرار همگی رفتیم پارکو کلی گفتیمو خندیدیم. ریحانه هم که طبق معمول هر نیم ساعت میگفت جیش دارمو دو بار هم لباساشو نجس کرد. 

بابایی بیچاره از بس بردتش سرپاش کرد کمر درد گرفته بود.

جاتون خالی کلی پفک و تخمه و چایی و بیستکوییت خوردیمو خوش گذروندیم.

موقع برگشتن هم ریحانه و فاطمه زهرا یه دوست پیدا کردن. اسمش نفس بود و همراه بابا و مامانش اومده بود. اونقده بچه مهربونی بود. همش ریحانه رو بوس میکرد. ریحانه هم به زور میخواست بغلش کنه.

از اونجایی که بنده از هر سوژه ای عکس میگیرم از این نفس خانم هم همراه ریحانه و فاطمه عکس گرفتم.

برو ادامه مطلب تا ببینی

اینم از نفس خانم

1

1

1

1

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

خاله جونی
21 شهریور 91 11:03
سلام همیشه به گردش تشریف بیارین شهرمون در خدمتتون باشیم و ماکارونی واستون درست کنیم
مامان محمد و ساقی
21 شهریور 91 12:50
سلام عزیزم.همیشه به گردش.چه عکسهای خوشگلی گرفتی آفرین خوش باش گلم و به امور مملکت بهتر از این فکر کن راستی من قبل از کامنتت به یکی دیگه رای داده بودم.خیلی شرمنده شدم عزیزم.
مامان میعاد
21 شهریور 91 15:37
چه خانومای نازی
سارا
21 شهریور 91 17:56

مبارک باشه ریحانه جونم سوم شدی جیگرم


وای خاله خیلی ممنوم. نمیدونی با دیدن این کامنتت چقدر خوشحال شدم
آتـــریــســا جــون
21 شهریور 91 23:25
وای خـالـه مـرمـر جـون مـثـل ایـنـکـه دیـر رسـیـدم شـرمـنـده بـخـدا یـه چـنـد روز بـود کـه پـای نـت نـبـودم دفـعـه بـعـدی کـه ریـحـانـه جـون تـو مـسـابـقـه شـرکـت کـرد خـبـرم کـنـیـن حـتـمـا بـهـش رای مـیـدم