تولد مامانی1
1391/3/31
واااااااااااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییی ریحانههههههههههههه
دلم میخواد فقط جیغ بکشم. خیلی عصبانیم.
امروز رفتم کیک مامانی رو سفارش دادم، به عمو عباس هم گفتم میخوام خمیر و روی کیک کاکائویی باشه. بعد از ظهر همراه بابایی رفتیم شیرینی سرا عمو گفت آقاهه داره کیک رو آماده میکنه باید 10 دقیقه صبر کنید.
ما هم وایستادیم.
اول عمو عباس گفت خمیر کیک رو یه لایه سفید یه لایه کاکائو و یه لایه نسکافه زده. گفتم باشه. بعد که قرار شد شمع رو کیک رو انتخاب کنیم گفت کیکتون صورتیه. وقتی اینو گفت چشمام گرد شد. گفتم: صورتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفت آره. گفتم مگه قرار نبود کاکائو بزنه؟؟؟؟؟؟؟
گفت نه تو گفتی خمیرش کاکائو باشه
نیست خیلیم به حرفم گوش کرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
گفتم باشه اشکال نداره
وقتی کیک رو آورد داشتم دیوونه میشدم. چشمات روز بد نبینه مثل کیک های دهه 60
صورتی با یه گل صورتی هم وسطش
گفتم میشه عوض کرد؟ گفت آره ولی اونا کیک آماده اند و مواد داخلش جالب نیست.
در هر صورت هر جوری که بود گرفتیم. فقط موندم مامانی با دیدن این کیکه چه شکلی میشه.
آخه کی الان این مدلی کیک میگیره که اون اینطوری زده؟؟؟؟؟؟
وااای خداااااااااااااا
دارم قاطی میکنم. بدجوری خورد تو ذوقم. دلم میخواد برم اون آقاهه رو لهش کنم و بیام.
حالا بعدا عکسشو میگذارم که خودتون ببینید. کیکش فقط باطن داره که امیدوارم اونم تو زرد از آب در نیاد