ریحانهریحانه، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

ریحانه جیگر طلا

بدون عنوان

ریحانه خاله، جدیداً ماما و بابا میگی، وقتایی هم که زمینه بدجنس و سفت میخوره تو سرت و گریه میکنی همش میگی ماما ماما. تازه وقتایی هم که صدات میکنیم میگی بَ الهی خاله قربون بَ گفتنت بشه.   من عاشق رقصیدن و دست زدنتم، اوف دل همه غش میره وقتی دست می زنی، ماشاالله هزار ماشاالله همچین صدایی میده که جیگر آدم حال میاد، بگو ماشاالله، زود باش بگو ماشاالله ...
19 خرداد 1390

لالایی هر شب ریحانه جون

لالایی میخونم تا که بخوابی                        دیگه اشکی نریز نکن بی تابی میگم حکایت بره و گرگه                              برات میگم که دنیا چه بزرگه بخواب ای کودک من گریه بسه                     از اشکای تو این قلبم شکسته نزار مروارید چشمات حروم شه                     لالایی می خونم تا شب تموم شه لالایی کن لالایی کن لالایی                   &nb...
19 خرداد 1390

بدون عنوان

ریحانه جونم امشب اومد خونمون عسل خاله 2تا دندون بالاش هم در اومده و همش میخاره. خاله فدات شه. از این به بعد گاز گرفتنات شروع میشه. حالا دیگه 4تا دندون داری. خدا به دادمون برسه ...
19 خرداد 1390

ریحانه جونم

ریحانه جونم سلام عشق من ،تازه این وبلاگ رو واست درست کردم، تازه که میگم یعنی روز 4شنبه ساعت 18:55  چند دقیقه پیش هم به مامانیت زنگ زدم که عکساتو واسم بیاره تا بزارم تو وبلاگت اما تنبل خانم خواب بود بابائی گوشیو گرفت بعد از اینکه باهاش حرف زدم گوشیو داد دست تو تا باهات حرف بزنم منم که مثل همیشه کلی قربون صدقت رفتمو تو هم خندیدی. تازشم واسط از پشت تلفن با دهن آهنگ زدم که تو هم شروع کردی به رقصیدن ، الهی خاله قربونت بره، فدای رقصیدنت بشم. با اینکه دیشب دیدمت ولی بازم الان دلم واست تنگه.  ...
18 خرداد 1390