تولد زن دایی
1392/2/20 سلام روزتون بخیر و شادی همونجوری که تو پست قبل گفتم امروز تولد زندایی زهرا بود. ما هم که براش کادو گرفته بودیمو قرار شد امشب همگی بریم خونشون. پدرجون هم که صبح رفتن کربلا. شب مامانی و بابایی و ریحانه خانمی اومدن دنبال من و مادرجون و با هم رفتیم خونه دایی مهدی. البته ریحانه خانمی خواب تشریف داشتن و تو آسانسور بیدار شد و تا یک ساعت اول در نقش ریحانه خانم بی حوصله نقش آفرینی کرد. راستی امروز عزیز و آقاجون رفتن خونه جدیدشون ساکن شدن و گوسفند قربونی کردن. ریحانه و دو تا دختر عموها هم تا میتونستن آتیش سوزوندن و گِل بازی کردن. بچم امروز بس که با...
نویسنده :
خاله مرمر
3:13